محدود کردن موفقیت به دست خودمان چطور اتفاق میفتند؟
بسیاری از مشاغل به نقاطی می رسند که به نظر می رسد گیر کرده اند. آنها فلات شده اند. هر چقدر هم که تلاش شود، به نظر می رسد که آنها تا حدودی خودسرانه مانع آن شده اند. غالباً محدودیت ما، صاحبان این مشاغل هستیم. این محدودیتها محدودیتهایی است که ما اعمال کردهایم و اگر بتوانیم تشخیص دهیم چگونه دست به محدود کردن موفقیت خود زدهایم، می توانیم فلات را بشکنیم و موفقیتهای جدیدی کسب کنیم.
علامت محدود کردن موفقیت
برگشتم به دانشگاه به یاد دارم اولین روز هر ترم جدید بیشتر مربوط به احساس استاد بودن در هر کلاس بود. ما می توانیم برنامه درسی دریافت کنیم و شرایط لازم را برای دوره مشاهده کنیم.
من آنجا نشسته ام و با خودم فکر می کنم که هر کلاس چقدر سخت یا آسان خواهد بود و برای کسب نمره خوب چقدر کار لازم است. بعضی کلاس ها که می توانم بگویم آسان است. احساس می کردم که می توانم A. بدست آورم. کلاس های دیگر به نظر دشوار است و فکر می کنم اگر خیلی تلاش کنم می توانم یک B بگیرم.
یک اتفاق خنده دار رخ خواهد داد من معمولاً در آن کلاسهای آسان که فکر می کردم می توانم «A» بگیرم، «A» می گیرم. با این وجود هر چقدر هم که کار کردم هرگز نتوانستم در آن کلاسهای سخت تر از “B” بهتر شوم. من ناخواسته برای موفقیتم در آن دوره ها محدودیتی تعیین کردم. وقتی این را فهمیدم، به هر كلاسی رفتم و به خودم گفتم كه A می گیرم و A میگرفتم. نه در همه آنها، بلکه بیشتر آنها.
محدودیت هایی که تعیین کردیم
اتفاق مشابهی در مورد مشاغل ما رخ می دهد. ما با خود فکر می کنیم که دستیابی به موفقیت چقدر دشوار خواهد بود و در اعماق وجود، ما باور نداریم که می توانیم با موفقیت به آن دست پیدا کنیم. یا شاید ما اجازه داده ایم که تعصبات شخصی ما در تفکر تجاری ما رخنه کند. از آنجا که این تعصبات بسیار ریشه دوانده و غالباً بدون منطق است، شکستن آنها غیرممکن است.
برخی از محدودیت ها لزوماً بد نیستند. شما باید انتخاب هایی از جمله نحوه تمایز کسب و کار خود را از دیگران در بازار انجام دهید. اگر تصمیم بگیرید که بر سطح بالای بازار تمرکز کنید، به طور طبیعی توانایی موفقیت در سطح پایین بازار را محدود می کنید.
این چیز بدی نیست این یک تصمیم آگاهانه است که بخواهید در یک جنبه از تجارت به استثنای جنبه دیگر خوب عمل کنید. این یکی از معاملات است که برای موفقیت باید انجام دهیم.
به عنوان مثال من تمایل ندارم با مشتریان بزرگتر کار کنم. من دوست نداشتم برای آنها کار کنم و به سختی باور می کنم که دوست دارم با آنها کار کنم. آیا این باعث محدود کردن موفقیت من می شود؟
از برخی جهات کاملاً اینگونه است. همچنین به من کمک می کند مشتریانی را که بیشتر از کار با آنها لذت می برم و در نتیجه مشتریانی که قادر به ارائه خدمات بیشتری هستم، شناسایی کنم. این به من کمک می کند تا نحوه نوشتن محتوا در این سایت و چگونگی بازاریابی خود در بازار را تنظیم کنم. از جهات مختلف به من کمک می کند.
من آگاهانه موفقیت خود را در یک زمینه محدود کردم تا موفقیت خود را در حوزه دیگر محدود نکنم. دیدگاه من درباره مشتریان بزرگتر تجارت من را محدود می کند، اما من از آن آگاه هستم بنابراین به انتخابی تبدیل می شود.
محدودیت هایی که ما از تعیین آن مطلع نیستیم باعث ایجاد مشکل می شود. وقتی از محدودیتی که تعیین کرده اید بی اطلاع هستید، عبور از آن سخت است. شما نمی توانید تغییرات را اعمال کنید، زیرا حتی نمی دانید که باید آنها را انجام دهید.
[vc_column_text][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2192″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_row][vc_column][vc_column_text]
چه چیزی ما را محدود می کند؟
بسیاری از موارد به طور بالقوه ما را محدود می کنند. این معمولاً تاریخ روانشناختی خود ماست که منجر به این محدودیتهای غیبی شده است که ما برای موفقیت خود اعمال می کنیم. چند محدودیت معمول که من همیشه می بینم عبارتند از:
- ترس
- شک به خود
- عدم اعتماد به نفس
- مقاومت در برابر قدم گذاشتن به خارج از مناطق آسایش
- به جای خطرهای هوشمندانه و مدیریت شده، آن را ایمن بازی کنید
- سیستم باور منفی
- تعصبات شخصی
حتما بخوانید: چگونگی غلبه بر ترس
ترس بخشی طبیعی از انسان بودن است. شک به خود، عدم اعتماد به نفس، عدم اعتماد به نفس در همه افرادی که کارهای خلاقانه مانند طراحی را دنبال می کنند مشترک است. حتی بهترین طراحان تعجب می کنند که آیا کار آنها در برخی مواقع خوب است یا خیر.
ایمن بازی کردن و اقامت در داخل مناطق راحتی ما بسیار راحت تر از فرصتی است که می توانید از آن خارج شوید. همه ما بعنوان یک انسان تعصبات خاص خود را نسبت به جهان توسعه می دهیم. ما این را دوست داریم و آن را دوست نداریم بدون هیچ دلیلی آگاهیم.
مسئله این است که کسب و کار شما به موفقیت های جدیدی برسد که شما باید از این رفتارهای خود محدود کننده عبور کنید. مشاغل شما نیاز دارند که به تصمیمات خود اعتماد کنید و هوشمندانه ریسک کنید. لازم است شما بر اساس سوگیری های خودسرانه تصمیم نگیرید. برای شما خوب است که هنگام تماس با کسی ایمیل را به فرم تماس ترجیح دهید، اما عدم ارائه فرم تماس به بازدیدکنندگان، فقط تعداد تماس آنها با شما و مشتری شدن را محدود می کند.
چگونه می توان بر محدود کردن موفقیت غلبه کرد؟
تشخیص اینکه مشکلی دارید اولین قدم برای حل آن است. محدودیت های خود ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اولین قدم شما این است که ببینید چگونه خود را محدود می کنید. این لزوما آسان نیست، اما مطمئناً ممکن است. از خود بپرسید چرا تصمیم می گیرید؟ به دنبال درک دلیل خود در مورد انتخاب های خود باشید.
اگر به طور مداوم این کار را انجام دهید، احتمالاً الگوهایی ظاهر می شوید که از آنها آگاهی نداشته اید و غالباً این الگوها سرنخ هایی از تعصبات و رفتارهای محدود کننده خودتان هستند.
اگر این کار سخت است از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید. مشاهده آنچه برای ما دشوار است، برای دیگران آسان است. وقتی کسی به روش های محدود کردن خود اشاره می کند، ممکن است خود را در حالت دفاعی ببینید اما سعی کنید واکنشی نشان ندهید. کافی است به آنچه آنها گفته اند فکر کنید و از خود بپرسید که آیا ممکن است آنها درست باشند. لازم نیست آنچه دیگران به شما می گویند را بپذیرید، اما این می تواند راهی عالی برای کشف قسمت های ناشناخته خود باشد.
غلبه بر محدودیتها در خلاقیت
در عین حال باید یاد بگیریم که دیگران در اطراف ما کامل نیستند. آنها نیز تعصبات و تردیدها و مسائل خود را دارند. من فکر می کنم بزرگترین محدودیت هایی که خلاقیت ها برای خود ایجاد می کنند محدودیت هایی است که مربوط به شک و اعتماد به نفس باشد. مهم است که یاد بگیرید به خود و تصمیمات خود اعتماد کنید. همه افراد خلاق با صفحه خالی دست و پنجه نرم می کنند. شما محصول نهایی را در دیگران می بینید، اما تلاش آنها برای رسیدن به آن کار تمام شده را نمی بینید.
تمام تلاش خود را انجام دهید و سپس عینی باشید. به جای اینکه فقط روی کارهایی که خوب انجام نمی دهید تمرکز کنید، کارهای خوبی را که انجام می دهید مشاهده کنید. با خوب شروع کنید و آن را به عنوان یک نقطه قوت تشخیص دهید. نقاط ضعف خود را به جای فرصت دادن به شک و تردید در خود، به عنوان فرصتی برای بهبود ببینید. شما کارهای خوبی انجام می دهید. عالی است، نه، اما کارهایی که می کنید خوب است. بیاموزید تا آنجا که می توانید کار خود را عینی ببینید تا نقاط قوت ایجاد شده و نقاط ضعف را بهبود ببخشید.
هر موفقیت کوچکی باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود. وقتی حتی کوچکترین موفقیت هم دارید به خودتان تبریک بگویید و متوجه شوید که توانایی موفقیت حتی بیشتر را دارید. سپس به سمت دستیابی به موفقیت کوچک بعدی خود پیش بروید.
موفقیت یک شبه اتفاق نمی افتد و البته محدود کردن موفقیت هم از روی عمد و یکباره نیست. به نظر می رسد که از خارج به دیگران نگاه می شود، اما موفقیت از طریق ایجاد مداوم پیشرفت های بعدی حاصل می شود. موفقیت های کوچک خود را در این راه به عنوان گام های لازم برای موفقیت بیشتر، مشاهده کنید.
همیشه در حال پیشرفت باشید. شما یک ضعف را شناسایی کرده اید، بنابراین اکنون یاد بگیرید که چگونه آن را تقویت کنید. آیا از گرافیکی که ایجاد می کنید ناراضی هستید؟ مدتی را با برنامه گرافیکی مورد نظر خود سپری کنید و استفاده بهتر از آن را بیاموزید. با مهارت ها و فنون جدید آزمایش کنید و از روند کار لذت ببرید. هرچه بیشتر کاری انجام دهید، به نتیجه بهتری خواهید رسید.
از نقاط قوت خود برای هدایت شما در ایجاد یک مزیت خلاقیت استفاده کنید. چه کاری بهتر از دیگران انجام می دهید؟ نقاط قوت خود را پیدا کنید و از آنها استفاده کنید.
کلید موفقیت بیشتر در خلاقیت اعتماد به خود و ادامه پیشرفت های فزاینده در مهارت های خود است. به کاری که هنوز نمی توانید انجام دهید نگاه نکنید. ببینید چه کاری خوب انجام می دهید و چه کاری بهتر از شش ماه پیش انجام می دهید.[vc_column_text][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2191″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_row][vc_column][vc_column_text]
غلبه بر محدودیتها در تجارت
وقتی صحبت از تجارت می شود، فکر می کنم بزرگترین محدودیت ما مقاومت در برابر پذیرش خطرهای مدیریت شده و خارج شدن از مناطق راحتی ما باشد. ریسک بخشی ذاتی از موفقیت در تجارت است.
مشاغل ما تا حدی گیر می کنند زیرا ما به همان کارهای قبلی ادامه می دهیم. با این حال ما به احتمال زیاد تمام موفقیت هایی را که می توانیم از روش های فعلی خود بدست آوریم، خسته کرده ایم و رسیدن به سطح دیگری از موفقیت ممکن است به معنای انجام کار متفاوت باشد یا استفاده از موقعیتی که فکر می کنیم کمک خواهد کرد. شما نباید اجازه دهید محدودیت های خود در تصمیم گیری تان تاثیر داشته باشد.
کلام آخر
غالباً وقتی مشاغل ما گیر میافتد، به دلیل محدودیتهای خود تحمیل شده توسط خود ماست. ما خود و مشاغل خود را از طریق ترس و تردید در خود، از طریق انتخاب ایمنی راحتی نسبت به خطر خارج شدن از مناطق آسایش محدود میکنیم و از طریق تعصبات شخصی نمی توانیم منطقی توضیح دهیم.
اولین کلید برای غلبه محدود کردن موفقیت شناخت آن است. شما باید ببینید که در کجا ممکن است رشد تجارت خود را محدود کنید و درک کنید که مکانیزم های شخصی در حال کار هستند. اعتراف به اینکه مشکلی دارید اولین قدم برای غلبه بر این مشکل است.
به عنوان یک حرفه ای خلاق، مهم است که یاد بگیرید به خود و توانایی های خود اعتماد کنید و دریابید که همه افراد خلاق در بعضی مواقع به خود شک دارند. نقاط قوت خود را پیدا کنید و از آنها به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید. نقاط ضعف خود را درک کنید و به دنبال بهبود آنها باشید.
در بعضی مواقع شما باید ریسک کنید، اما با این ریسک ها احتمال پاداش های زیادی به شما می رسد. ساده ترین راه برای جدا شدن از ترس از خطرات، انجام خطرات کوچک محاسبه شده است. موفقیت شما اعتماد به نفس در تصمیم گیری شما را ایجاد می کند و خواهید دید که اگر خطر کمتری همانطور که انتظار داشتید نتیجه ندهد، دنیا به پایان نخواهد رسید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.