خودآگاهی و ارزش آن
در این مقاله بررسی می شود که چرا شناخت از خود بسیار ضروری است و چه نوع خودآگاهی ارزش دارد. سقراط، فیلسوف آتنی، هنگامی که از او خواسته شد تا تمام دانش و خرد خود را در یک حرکت مهم خلاصه کند، به سادگی پاسخ داد: “خودت را بشناس”.
هرچند او نگفت که چگونه این کار را انجام دهد ولی همه ما باید وقت و تلاش قابل توجهی را برای مشاهده خود به عنوان سرمایه گذاری در خوشبختی طولانی مدت خود اختصاص دهیم.
چه نوع خودآگاهی ارزشمند است؟
بدیهی است که نوعی خودشناسی که سقراط درباره آن صحبت می کرد، احتمالاً رنگ مورد علاقه یا غذای مورد علاقه شما نبوده است. اگرچه من مطمئن هستم که این بسیار جالب است، اما دانستن در مورد آنها کیفیت زندگی شما را بهبود نمی بخشد. بنابراین چه نوع چیزهایی در آن گروه قرار می گیرند؟ چه چیزی ارزش دانستن در مورد شما را دارد؟
در اینجا چند نکته وجود دارد که مفید است:
- احساسی که نسبت به والدین و کودکی دارم.
- دلایلی که باعث می شود کارهای من تشدید شود.
- آنچه من برای تصمیم گیری استفاده می کنم
- اینکه چطور رابطه با من دشوار است و چگونه آسان است.
- روش مشخصی که به استرس پاسخ می دهم
- چگونه از پس انتقاد برمی آیم.
- نوعی از کار که مناسب ترین کار من است.
- چه خصوصیاتی در دیگران به طور مشخصی جذب من می شود.
- چیزهایی که من را بیشتر هیجان زده می کند.
- آنچه که من استفاده معناداری از زمان پیدا کردم
اینها فقط چند مورد اساسی است که همه باید در مورد خودمان بفهمیم. بسیاری از ما تلاش می کنیم تا به سوالات مربوط به روانشناسی خود پاسخ دهیم. بیایید نگاهی به چرایی آن بیندازیم.
حتما بخوانید: نظریه خودشناسی
[vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2448″ img_size=”full” alignment=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
به 5 دلیل خودآگاهی دشوار است
1- بیشتر کارهایی که انجام می دهیم ناخودآگاه است
ما برای فراموش کردن خود سخت گیر هستیم. برای مغز سخت است که در هر لحظه از احساسات، نیت ها و رفتارهای ما هوشیار بماند. به عبارت دیگر، رفتن به خلبان اتوماتیک بسیار راحت تر است. و این همان کاری است که همه ما انجام می دهیم.
2- ما توسط انگیزه های اصلی خود هدایت می شویم
در ارتباط با اولین نکته، خواسته های خام به ما القا می کنند که راحت باشیم و احساس لذت کنیم. و – برای شناخت خود بسیار مهم است – از دیدن هر چیزی درمورد خود که به طور مبهم غیر تمسخر آمیز است، اجتناب می کنیم. ما ترجیح می دهیم “آنجا نرویم”.
خانه های ناخودآگاه ما آرزوها و احساساتی دارند که غالباً دید راحت تری از خودمان را به چالش می کشند. اگر خیلی دقیق بنگریم، ممکن است متوجه شویم که در مشاغل یا روابطی هستیم که برای ما نامناسب هستند. ما اصولاً در برابر فهمیدن بیش از حد درباره خود مقاومت می کنیم زیرا این صلح کوتاه مدت که به آن معتاد شده ایم را درهم می شکند.
3-ما برای آن ارزش قائل نیستیم
ما به عنوان یک فرهنگ، بیش از درون بینی به موفقیت و پیشرفت علاقه مند هستیم. در حقیقت، موفقیت مستلزم درون نگری و خودآگاهی است. اما مردم می توانند و اغلب از راه های دیگر به آنجا می روند. اینگونه است که در نهایت با وجود موفقیتهایشان احساس خالی شدن می کنند. گرسنگی داخلی هرگز قابل تحمل نیست وقتی در زندگی پیشرفت می کنیم.
4- ما خیلی با افکارمان شناخته می شویم
ما خیلی با افکارمان همذات پنداری می کنیم. اما مسلماً ما فقط افکار خودمان نیستیم. دقیق تر اینکه ما مجموع ذهن، بدن و احساسات خود هستیم.
اعتقاد بر این که ما افکار خود هستیم تضمین می کند که شناخت خود در حد فاحش باقی خواهد ماند، زیرا ما فقط از یک روش بسیار محدود برای شناخت استفاده می کنیم. تا زمانی که ما در شناسایی هویت با ناظر افکار خود کار نکنیم، برای دستیابی به دیدگاه گسترده تری تلاش خواهیم کرد.
همچنین وقتی ما خیلی با افکارمان شناخته می شویم ارتباط با دیگران را دشوارتر می کند. ما نمی توانیم مدت طولانی از دیدگاههای خود خارج شویم تا دیدگاه های آنها را ببینیم.
5- احساسات خود را گمراه کرده ایم
ما علاوه بر توجه بیش از حد به افکارمان، در مطالعه احساسات خود نیز بسیار وسواس داریم! (این در صورتی است که ما آنها را انکار نمی کنیم.) اما احساسات ما بیش از آنچه فکر می کنیم نیستند. افکار و احساسات سرنخ هایی از طبیعت اساسی ما ارائه می دهند. اما تصویر کامل را ارائه نمی دهند.
به این فکر کنید: جهانی که افرادی با احساساتشان رفتار می کنند کاملاً یک کابوس خواهد بود – همان اندازه که اگر فقط بر اساس اندیشه منطقی ساخته شود، کابوس خواهد بود.[vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2447″ img_size=”full” alignment=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
5 اثر عدم خودآگاهی
خودشناسی راهی به سوی خوشبختی و رضایت بیشتر به ما ارائه می دهد. همانطور که آلن دی بوتون، نویسنده می گوید، “عدم شناخت خود، شما را در معرض تصادفات و جاه طلبی های اشتباه قرار می دهد.” در اینجا 5 اثر کمبود خودآگاهی آورده شده است.
-
ما احساس ناامنی، اضطراب و / یا به راحتی تحت تأثیر شرایط خود قرار می گیریم
تا زمانی که خودشناسی نکنیم، همیشه ناامن خواهیم بود. به این دلیل که بدون داشتن مجموعه ای از ارزش های داخلی برای زندگی، ما دائماً در معرض ارزیابی خود در برابر ارزش های دیگران قرار می گیریم. ما همچنین به راحتی تحت تأثیر حوادثی قرار می گیریم که منفی به نظر می رسند، و از کوچکترین چیزها احساس اضطراب خواهیم کرد. درست است که این موارد همچنین از علائم عدم مدیریت ذهن است. و آنها همچنین به عدم آگاهی از اینکه همه چیز بگذرد اشاره می کنند. اما دانستن اینکه برای چه چیزی ارزش قائل هستیم و چه چیزی را تحمل نخواهیم کرد، در کاهش ناامنی بسیار کمک می کند.
-
در ترک عادت های ناخواسته مشکل خواهیم داشت
مشخص نیست که چرا، اما عدم شناخت خود در پس بسیاری از رفتارهای اجباری یا اعتیاد آور است. روانشناسان آموخته اند که اعتیاد به دلیل الگوی اولیه دور ریختن احساسات، هنگامی که ما نیاز به تمرین پذیرش آنها داریم، ایجاد می شود.
-
روابط ما بی مورد پر از چالش است
گفته شده است که بدون شناخت خود، نمی توانیم به یافتن شریک زندگی مناسب امیدوار باشیم. اما من در این مورد خیلی مطمئن نیستم. من اغلب مشاهده کرده ام که ما یک توانایی ذاتی داریم که می توانیم کسانی را که از ما تعریف می کنند بدون اینکه دقیقاً بدانیم چرا جذب می کنیم.
من فکر می کنم مسئله بزرگتر این است که چه اتفاقی در روابط و دوستی های ما می افتد وقتی که خودشناسی نداریم. احتمالاً بزرگترین مجرم این است که وقتی خصوصیات و احساسات نفی شده خود را به دیگران نشان می دهیم، دیده نشده اند. بدون مالکیت خود، کابوسی هستیم که باید با آن کنار بیاییم.
اگر در عشق انتخاب های نامناسبی انجام دهیم، خودشناسی می تواند به ما کمک کند تا این عادت را ترک کنیم. ما تمایل داریم الگوهای ناسالم را از کودکی تکرار کنیم و با افرادی مشارکت کنیم که با روش های آشنا ما را ناامید خواهند کرد. از طریق توسعه خودشناسی است که به این الگو پایان می دهیم.
-
ما کارهایی را انتخاب می کنیم که برای خود نامناسب باشد و یا جاه طلبی های نادرست را دنبال کنیم
وقتی هجده ساله هستیم و می فهمیم که بقیه زندگی خود را چه خواهیم کرد (!)، بیشتر ما تحت تأثیر آنچه دیگران انجام می دهند، هستیم. آنچه قابل احترام است، چه سودآور است، چه چیزی امن است، پدر و مادرمان می خواهند ما چه کاری انجام دهیم – و طیف وسیعی از ملاحظات مربوطه اما پیرامونی. توسعه خودآگاهی این است که چگونه کاری پیدا می کنیم که حداقل به طور مبهم برای ما مناسب باشد.
-
ما وقت و پول خود را روی چیزهایی سرمایه گذاری می کنیم که خوشبختی برای ما ایجاد نمی کند
ما وقت و پول خود را صرف هزینه هایی می کنیم که فکر می کنیم ما را خوشحال می کند. اما بدون شناخت خود، انتخاب های بدی خواهیم کرد. دوباره و دوباره.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
برندسازی و برندینگ
کوچینگ پرسونال برندینگ یا برند شخصی در 1401
درماندگی آموخته شده
توسعه فردی و گفتگوی درونی
راه های پولدار شدن
قدرت ریسک در کسب و کار
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
به نظر من شناخت خود خیلی بالاترازشناخت عدم شناخت هست وبرای درک بهتر باید باهرتحلیل خود لازخوردخود راهم بررسی کرد ونتیجه دلخواه نبود اون تغییر ربطی به ما وروحیاتمان ندارد