کتاب اسرار ذهن ثروتمند
کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشته تی هارواکر می گوید؛ موفقیت چیزی نیست که تنها با تلاش زیاد و بیوقفه به دست بیاید. در حقیقت موفقیت اصلی از ذهن ما ریشه میگیرد و در دنیای بیرونی ما انعکاس پیدا میکند. این موضوع برای ثروتمند شدن هم صدق میکند. مهم نیست که در حال حاضر از نظر مالی چه جایگاهی دارید. کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشتهی تی هارو اکر به ما میاموزد که چطور میتوان از صفر شروع کرد و با خود واقعیمان روبهرو شویم.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند یکی از معروفترین کتابهای جهان در حوزه ثروت و رسیدن به موفقیت است که به خواننده میگوید که باید ذهنیتهای اشتباه دربارهی پولدار شدن را کنار گذاشت و با ذهنیتی تازه به استقبال پیشرفتها رفت.
درباره کتاب اسرار ذهن ثروتمند
این کتاب بعد از انتشار در همان هفته اول در صدر فهرست نیویورک تایمز، والاستریت ژورنال، یو.اس.اِی تودی و … قرار گرفت. تی هارو اکر در کتاب اسرار ذهن ثروتمند بیان میکند که در ارزوی موفق بودن با لمس موفقیت تفاوت دارد. هدف اصلی نویسنده برای نگارش کتاب حاضر این بوده که به مخاطبان خود توضیح دهد که چرا بعضی از مردم ثروتمند هستند و بسیاری دیگر با اینکه همیشه در حال تقلا کردن هستند باز هم از نظر مالی موفق نیستند.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند دو بخش با عنوانهای «برنامه ی پولی شما» و «پروندههای ثروت» دارد که به خوانندگان کمک میکند که در نهایت بدانند که دلایل اصلی موفقیت، متوسط ماندن یا شکست مالی شان چه بوده است و با استفاده از راهکارهای ارائه شده در کتاب آینده ی مالی خود را تغییر دهند و آن را به سوی بهتر شدن هدایت کنند.
این کتاب مناسب چه افرادیست؟
این کتاب مناسب افرادیست که میخواهند در زمینه موفقیت مالی بدرخشند و به استقلال مالی برسند.
اما در کنار مطالعه این کتاب باید تمرینات هم به درستی انجام بشه تا نتیجه دلخواه از آن دریافت شود.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند اثر تی هارو اکر پنجرهای به سوی موفقیت مالی است؛ به شرطی که با علاقه شروع به مطالعه و تمرین کنید.
در این کتاب با باورهای نادرست خود درباره پول و به دست آوردن پول مواجه و آشنا میشوید، و به سختترین مرحله یعنی تغییر باور و ذهنیت درباره پول میرسید.
پس این کتاب مناسب همه افراد است که میخواهند استقلال مالی را تجربه کنند و از پول و کسب پول لذت ببرند.
پیشنهاد میکنیم این کتاب را برای نوجوانان و جوانان خود تهیه کنید و به جای هدیه و کادوهای متداول این کتاب را به آنان هدیه کنید تا قبل از ورود به عرصه کسب و کار جامعه از ذهنیتی قابل قبول نسبت به پول و درآمد برخوردار باشند. آینده آنها در مطالعه کتابهای خوب است.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند چه میگوید؟
کتاب ذهن اسرار ثروتمند به زور نمیخواهد شما را تغییر دهد و به زور نمیخواهد به شما بقبولاند که پول خوب است و داشتن آن موهبت است! نویسنده در این کتاب میخواهد داستان خود را بگوید و اینکه چگونه به موفقیت مالی رسیده است.
نویسنده کتاب اسرار ذهن ثروتمند میخواهد بگوید که دیوارهای ذهنی و موانع ذهنی و باورهای اشتباه نسبت به پول است که تعداد محدودی از افراد را ثروتمند و پولدار و تعداد بسیاری را فقیر میکند.
تمام افرادی که پول بین آنها تقسیم شده است، دیدگاههای متفاوتی نسبت به پول دارند و براساس ارزشی که برای پول قائل هستند، آن را به دست میآورند.
دیدگاه نویسنده در کتاب
در ادامه با ۱۷ دیدگاهی که نویسنده در کتاب اسرار ذهن ثروتمند بیان کرده است، آشنا میشویم:
فرصت ها ساختنی هستند یا اتفاقی
ثروتمندان معتقدند که زندگیشان را خودشان میسازند اما فقرا معتقدند زندگی برایشان تصادفی پیش میآید
باور کنیم، باور کنیم که تمام موفقیتها را خودمان بوجود میاوریم. خودمان بین کشمکش موفقیت و عدم موفقیت یکی را انتخاب میکنیم. معمولاً افراد فقیر راحتترین و آسانترین راه را انتخاب میکنند که نتیجه آن جز شکست نیست.
آنها این ذهنیت را توسعه میدهند تا حس دلسوزی افراد را نسبت به خودشان بیدار کنند. آنها به جای اینکه مسئولیت کارها و نتایج کارهای خود را به عهده بگیرند، مسئولیت بدبختی خود را گردن دیگران میاندازند.
اغلب افراد فقیر می گویند پول برای آنها مهم نیست در صورتیکه در عمل میبینم در به در! دنبال پول هستند و آن را ارزشمند نمیدانند در طرف مقابل، ثروتمندان برای کمترین مقدار پول هم ارزش قائل هستند و به خوبی از آن استفاده میکنند.
لازم است این را متذکر شوم که اصطلاح فقیر به معنای فردی که اصلاً پول ندارد نیست! به معنای فردی است که پول را به دست میآورد اما ارزشی برای آن قائل نیست و به اصطلاح آن را چرک کف دست میداند! مثل کسی که سر ماه پولی دارد اما در اواسط ماه دیگر آهی در بساط! ندارد. چرا؟ چون طبق قانون تمرکز و قانون جذب: «افراد فقیر روی فقر تمرکز میکنند و آن را جذب میکنند و افراد ثروتمند روی ثروت و پول تمرکز میکنند و آن را جذب میکنند».
برای برنده شدن بازی کنید
ثروتمندان با پول برای برنده شدن بازی میکنند اما افراد فقیر با پول برای بازنده نشدن بازی میکنند!
این دیدگاه در ذهن افراد فوق میباشد، دقیقاً مانند یک بازی فوتبال!
تیمی کاملاً تهاجمی بازی میکند و چیزی جز رسیدن به هدف یعنی بردن نمیخواهد و تمام تلاش خود را بکار میگیرد و در نقطه مقابل تیمی کاملاً دفاعی بازی میکند و فقط در تلاش برای حفظ وضعیت موجود است!
در بازی پول، ثروتمندان با برنامه ریزی و داشتن هدف در حالت تهاجمی قرار دارند و تا آخرین نفس برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند اما افراد فقیر حالت تدافعی دارند و حاضر نیستند وضعیت اکنون خود را رها کنند چرا که تصور میکنند اگر وضعیت فعلی را رها کنند به وضعیت بدتری خواهند رسید.
در وضعیت کنونی اقتصادی ایران افراد به دنبال امنیت شغلی، یارانه، سهام عدالت و… هستند و به همین دلیل است پول از آنها دورتر میشود اما افراد موفق و ثروتمند بدون توجه به مشکلات اقتصادی از تهدیدهای اقتصادی فرصتهای ناب و پولساز میسازند؛ مانند بنیانگذاران و توسعه دهندگان استارت آپ های اینترنتی.
به رویاهای خود متعهد باشید
آدمهای ثروتمند خود را متعهد به ثروتمند شدن میدانند ولی آدمهای فقیر در آرزوی ثروتمند شدن هستند.
در ذهن تمام افراد پروندههایی وجود دارد و یکی از این پروندهها در مورد پول و ثروت است. فرق ذهن فقیر و ثروتمند اینجا مشخص میشود:
هدفی را برای رسیدن به ثروت تعیین میکنید، فرکانس این تفکر به کائنات ارسال میشود و شما در مدار جذب ثروت قرار میگیرید، بعد از مدتی افکار منفی وارد ذهن شما میشوند، اگر تسلیم شوید یعنی ذهن شما برای رسیدن به این هدف ضعیف است.
می گویید ممکنه بدست آوردن این پول حلال نباشد. اولین فرکانس منفی را به کائنات ارسال کردید، دوباره تلاش میکنید و باز هم فرکانسهای منفی را جذب میکنید: (پول برای من مهم نیست! پول زیاد خوشبختی نمیاره! من ضعیف هستم! اگر شکست بخورم، چه بلایی سرم میآید؟! و…)
با زبان عامیانه بگویم: این فرکانسها کائنات را گیج میکند و پول از شما دور و دورتر میشود. در مقابل افراد ثروتمند می گویند: درست است که این راه سخت است اما من لایق بدست آوردن پولهای زیاد و کسب حلال هستم و هر روز بر سرمایههای خودم اضافه خواهم کرد، من خوشبختم و تمام کائنات تحت فرمان من است.
ذهن ثروتمند هم شاد است هم پر قدرت و پر جذبه!
با نوشتن جمله تأکیدی بالا حس خوبی گرفتم (شما هم دوباره با صدای بلند این جمله را تکرار کنید و در جایی یادداشت کنید و حس فوق العاده ای بگیرید و در مدار جذب پول قرار بگیرید
افراد موفق و ثروتمند را ستایش کنید
ثروتمندان افراد ثروتمند دیگر را ستایش میکنند اما فقرا از ثروتمندان بیزارند.
آنها از افراد ثروتمند بد می گویند و حاضر نیستند در کنار آنها قرار بگیرند. آنها صحبت از پول را زشت و گناه! میدانند در صورتیکه خود در مواقع اضطراری خدا را متهم میکنند که چرا پولی ندارند.
آنها ثروتمندان را افرادی دزد! و کلاهبردار میخوانند در صورتیکه همین افراد ثروت هستند که از پول خود در راه خیر نیز استفاده میکنند، ثروتمندان هستند که به آنها حقوق میدهند یا آنها را از زندان رهایی میبخشند.
این حسادت و تنفر باعث دوری افراد فقیر از افراد ثروتمند میشود.
اما افراد ثروتمند یکدیگر را دوست دارند و میستایند و از هوش مالی یکدیگر بهره خوب میبرند، آنها دوستان ثروتمند خود را لایق بهترینها میدانند در صورتیکه به این موضوع واقفاند که این صفت آنها باعث بیشتر ثروتمند شدن خودشان میشود.
به دامنه دوستان و معاشران خود توجه کنید
ثروتمندان با افراد موفق معاشرت میکنند ولی فقیرها با افراد شکست خورده!
افراد ثروتمند از افراد موفق الگو میگیرند، آنها با افرادی مانند یا بهتر از خودشان معاشرت میکنند تا بتوانند از آنها الگوبرداری کرده و یا ایدههای نو برای خلق ثروت بسازند.
افراد فقیر شعاری دارند: کبوتر با کبوتر، باز با باز! و ترجیح میدهند با افرادی معاشرت داشته باشند که از سطح خودشان پایینتر باشند و دیدگاهشان نسبت به هم نزدیکتر.
اگر فردی از همان سطح نیز به موفقیت مالی برسد، او را مورد نقد قرار میدهند تا هم سطح خودشان کنند؛ در صورتیکه اگر ذهنیت خود را نسبت به پول عوض میکردند و با ثروتمندان همراه میشدند، مطمئناً طبقه فقیر خود را به طبقه ثروتمند تغییر میدادند.
موفقیت های خود را تبلیغ کنید
افراد ثروتمند مشتاق تبلیغ کردن خود هستند اما افراد فقیر نه!
نظرتان راجع به جملات زیر چیست؟
- حمل بر خودستایی نباشد.
- تعریف از خود نباشد.
- تعریف کردن از خود مساوی بی ادبی است.
- خودت رو تبلیغ نکن.
- حالا چه محصولی تولید کردی، که انقدر تبلیغش رو میکنی؟
- شرم دارم محصولم رو در کانال تلگرام خانوادگی تبلیغ کنم!
- و…
افراد ثروتمند عاشق تبلیغ کردن هستند، آنها اگر محصولی یا خدمتی داشته باشند، آن را به بهترین شکل ممکن تبلیغ میکنند و برای معرفی آن به عموم اشتیاق زیادی دارند.
آنها از انتقادها نمیترسند و آنها را سازنده میدانند و تبلیغ را راهی برای کسب درآمد عالی و خلق ثروت میدانند. آیا بدون تبلیغ محصولی به فروش میرود؟
ثروتمندان خود را نیز تبلیغ میکنند! و استعداد و توانایی خود را معرفی میکنند چون میدانند با معرفی کامل خود و تعریف از خود میتوانند ثروت خلق کنند؛ اما فقرا از تبلیغ هراس دارند و حتی حاضر نیستند برای تبلیغ محصول خود بودجهای صرف کنند.
بنابراین فقرا نباید انتظار داشته باشند که در بازار اقتصادی جایگاه و سهمی از بازار داشته باشند، باید ابتدا به خود و محصول خود اطمینان داشته باشند و سپس برای تبلیغ آن تلاش کنند.
از مشکلات خود بزرگتر باشید
افراد ثروتمند از مشکل خود بزرگترند اما افراد فقیر از مشکل خود کوچکترند!
یکی از تفاوتهای اصلی افراد ثروتمند و فقیر روبرو شدن با مشکلات و موانع است. به طوریکه افراد فقیر سعی میکنند کارشان را به نحوی انجام دهند که هیچ موقع به مشکل نخورند و وقتی هم با مشکلی مواجه میشوند، از آن فرار میکنند.
اما در مقابل افراد فقیر، افراد ثروتمند خود را بزرگتر و قویتر از مشکلات میدانند و در مواجهه با مشکلات و موانع به طرز شگفت انگیزی آنها را رفع میکنند.
باید ظرفیت خود را بزرگ کنیم و خود را در برابر مشکلات بزرگتر و قویتر بدانیم تا بتوانیم با آنها مقابله کنیم، ولی اگر مشکلات را بزرگتر از خود بدانیم مطمئناً شکست نتیجه کار ما خواهد بود.
از خواسته های خود خجالت نکشید
ثروتمندان گیرندههای خوبی هستند اما افراد فقیر گیرندههای ضعیفی هستند!
دوران کودکی یکی از دورانهای فوق العاده برای یادگیری و ساختن ذهن است.
در این دوران گیرندههای ذهنی فعالیت خود را آغاز میکنند و نتیجه کار قوی یا ضعیف شدن گیرنده ذهن افراد است.
در دوران کودکی به فردی گفتند: تو احمقی! تو خوب و بد را تشخیص نمیدهی، تو نمیتوانی فلان کار را انجام دهی و…
این ذهنیت در کودک شکل گرفته تا زمانی که به بزرگسالی رسیده است و از فقر رنج میبرد، با ذهنی آشفته و پر از دیوار ذهنی در برابر موفقیت و پول!
حالا این به شما بستگی دارد که ذهن بیمار خود را معالجه کنید و یا به همان حرفهای دوران کودکی صحه بگذارید!
درآمد در ازای نتیجه
افراد ثروتمند براساس نتایج پول دریافت میکنند و افراد فقیر براساس زمان!
بحث امنیت شغلی یکی از مهمترین بحثها در زمینه موفقیت مالی به شمار میرود، چراکه یکی از دیوارهای ذهنی محکم در افراد مخصوصاً قشر کارمند داشتن امنیت شغلی و مالی ست.
یک فقیر ترجیح میدهد سر ماه یک حقوق ثابت داشته باشد و آن را دریافت کند و به هیچ عنوان آن را از دست ندهد، اما یک فرد ثروتمند ترجیح میدهد با پول خود بازی کند، آن را سرمایه گذاری کنید، تولیدی راه اندازی کند و دیگر فعالیتهایی که به نتیجه کسب و کارش و برنامه ریزی های او دارد.
ذهن خود را محدود نکنید
ثروتمندان به هر دو میاندیشند اما فقرا به یکی میاندیشند!
محدودیت ذهنی افراد فقیر باعث شده است که آنها در بین تصمیمات خود فقط یک گزینه را انتخاب نمایند؛ مثلاً بین “ثروت و معنویت” یکی را انتخاب میکنند.
اما افراد ثروتمند با خلاقیت خود هر دو را انتخاب میکنند و به دنیای فراوانی وارد میشوند:
ثروت بهتر است یا معنویت یا هر دو؟
کار تولیدی بهتر است یا همراه خانواده بودن یا هر دو؟
میبینید؟ آنها با خلاقیت سوالهای خود را بگونه ای دیگر مطرح میکنند و جوابهای مورد علاقه خود را انتخاب میکنند.
روی ارزش خالص دارایی های خود تمرکز کنید
افراد ثروتمند روی ارزش خالص دارایی خود تمرکز دارند و افراد فقیر روی درآمد شغلی خود تمرکز دارند!
چهار عامل ارزش خالص دارایی را تعیین میکند:
۱– درآمد
۲– پس انداز
۳– سرمایه گذاری
۴– ساده زیستی
افراد موفق میدانند برای بالا بردن دارایی خود، هر ۴ مورد فوق مهم هستند.
درآمد به دو صورت بدست میآید: درآمد فعال و درآمد غیرفعال
درآمد فعال: حقوقی که کارگران و کارمندان در پایان روز یا ماه دریافت میکنند و همیشه در پی افزایش آن هستند.
درآمد غیرفعال: پولی که بدون کار کردن فعال بدست میآید؛ مثل کرایه مسکن، سود سهام، حق تألیف کتاب، کارخانهای که سیستم سازی کردهاید و…
افراد فقیر بر روی درآمد فعال تمرکز میکنند و افراد ثروتمند روی درآمد غیرفعال.
افراد ثروتمند از این چرخه عوامل دارایی (درآمد غیرفعال، پس انداز، سرمایه گذاری، ساده زیستی) استفاده میکنند؛ به صورتیکه آنها با ساده زیستی و قناعت، پس اندازی برای خود جمع میکنند و با آن پس انداز درآمدهای غیرفعال خود را راه اندازی میکنند و سپس با درآمد غیرفعال، برای خود دارایی میخرند و سرمایه گذاری میکنند.
اداره مناسب پول در کتاب اسرار ذهن ثروتمند
افراد ثروتمند پول خود را به خوبی اداره میکنند اما افراد فقیر پول خود را بد اداره میکنند:
ثروتمندان دارای هوش مالی و دانش مدیریت مالی هستند و در مواقع هزینه کردن با برنامه ریزی پول خود را خرج میکنند، در صورتیکه افراد فقیر مهارتی در مدیریت و اداره پول خود ندارند و اکثر هزینههای آنها از روی هیجان و بدون دانش مالی است. مانند خریدهایی که از فروشگاهها و پاساژها انجام میشه و اغلب نیاز ضروری نیستند.
برای موفقیت در مسائل مالی باید دانش مدیریت پول را بدست بیاوریم.
بگذارید پول برای شما کار کند
پول برای افراد ثروتمند کار میکند اما فقرا برای پول کار میکنند!
کتاب اسرار ذهن ثروتمند می گوید؛ یکی از ذهنیتهای مخرب افراد کار کردن زیاد برای بدست آوردن پول است در صورتیکه این ذهنیت یک مورد اشتباه در موفقیت مالی است.
افراد فقیر به شدت کار میکنند اما تا حالا شنیدهاید فرد فقیری با کار زیاد به ثروت رسیده باشد؟ در کل دنیا چنین چیزی وجود ندارد.
در مقابل آن افراد ثروتمند در ابتدای شروع موفقیت مالی خود به این اعتقاد دارند که باید زیاد کار کنند تا پول بدست بیاورند اما به صورت موقتی!
بعد از پس انداز کافی پول، باید پول برای آنها به شدت کار کند.
طبق قانون پارکینسون: هزینهها همیشه نسبت به درآمد بالا میرود، هرچه درآمد بیشتر شود هزینهها نیز رشد کرده و خود را به درآمدها میرسانند.
پس کار زیاد باعث ایجاد هزینههای بیشتر میشود؛ باید کاری کرد که کار هوشمندانه انجام شود نه زیاد.
به یاد داشته باشید که پول انرژی است و فقیران انرژی پول را کنار میگذارند و انرژی خود را به کار میبرند.
نگذارید ترس شما را متوقف کند
افراد ثروتمند برخلاف ترسی که دارند، دست به عمل میزنند؛ اما افراد فقیر به ترس اجازه میدهند آنها را متوقف کند.
میلیونها نفر به نیروی جذب و تجسم فکر میکنند، میلیونها نفر به ثروت فکر میکنند و آن را تجسم میکنند، اما آیا همین فکر و تجسم کافیست؟
خیر – کافی نیست، هیچ چیز بدون عمل کردن به نتیجهای نمیرسد.
افکار باعث بروز احساسات میشود و احساسات باعث بروز اَعمال و اعمال باعث بروز نتایج.
پس با فکر به ثروت حس خوشبختی و موفقیت مالی به ذهن ما میآید، شگفت زده میشویم، حرکت میکنیم و برای رسیدن به آن کاری انجام میدهیم و بعد از انجام کار به موفقیت میرسیم.
افراد فقیر فقط تا مرحله تجسم میآیند و به هر دلیلی خود را به مرحله عمل کردن نمیرسانند، در نتیجه موفقیت و نتیجهای هم حاصل نمیشود.
یادتان باشد: با عمل به کار آسان، زندگی سخت و با عمل به کارهای سخت، زندگی آسان میشود.
همه چیز دان نباشید!
افراد ثروتمند همیشه در حال رشد و یادگیری هستند و افراد فقیر فکر میکنند همه چیز را میدانند!
جملهای وجود دارد که بسیار خطرناک است و بسیار از افراد فقیر این جمله را شنیدهایم: «من آن را می دانم»
این جمله واقعی نیست چون هر روز و هر لحظه دنیا در حال تغییر است و هیچ چیز ساکن نیست، پس در هر لحظه همه افراد نیاز به یادگیری و آموزش دارند.
اگر چنین عقیدهای داری، باید سریعاً آن را از ذهن خود بیرون کنی وگرنه هیچ پیشرفتی در زندگی خود نخواهی داشت.
بزرگ فکر کنید
افراد ثروتمند بزرگ و گسترده میاندیشند و افراد فقیر محدود!
- عرضه
- تقاضا
- کمیت
- کیفیت
طبق گفته کتاب اسرار ذهن ثروتمند این چهار عامل ارزش را در بازار تعیین میکنند.
عاملی که برای بیشتر مردم اهمیت دارد، کمیت است.
عامل کمیت یعنی اینکه با آن مقدار ارزشی که به بازار میدهید، به چند نفر از مردم خدمت میکنید؟
خدمت یا محصول شما روی چند نفر تأثیر میگذارد؟
شما مایلید چطور زندگی کنید؟
دوست دارید در لیگهای بزرگ مسابقه دهید یا لیگهای کوچک؟
دوست دارید به گروه ۲۰ نفره آموزش دهید یا گروه ۲۰۰ نفره؟
بیشتر مردم مثلاً بازی در لیگهای کوچک را ترجیح میدهند چون از نظر آنها باخت مساویست با مرگ!
و اینکه آنها احساس کوچکی و بی لیاقتی میکنند، در صورتیکه اگر مانند افراد ثروتمند خود را لایق تدریس در گروههای حتی ۲۰۰۰ نفره بدانند، هر روز به موفقیت نزدیکتر میشوند.
تمرکز روی فرصت ها براساس کتاب اسرار ذهن ثروتمند
افراد ثروتمند بر روی فرصتها تمرکز میکنند و افراد فقیر بر روی موانع!
افرادی که موفق هستند همه چیز را فرصتی برای خلق ثروت میبینند اما افراد ناموفق فرصتها را کم و در موارد تمام شده میدانند.
حتماً شنیدهاید که می گویند: این کار اشباع شده و دیگر جواب نمیدهد!
ثروتمندان با ایجاد فرصتها و خلاقیت خود و اعتماد به نفسشان شروع به فعالیت میکنند ولی افراد فقیر هنوز به این فکر میکنند که اگر نشه چی؟!
افراد موفق فرصتها و ایدههای خود را عملی میکنند و در صورت مواجهه با مشکلات و موانع آن را به خوبی به سمت پیروزی هدایت میکنند، چون به تواناییهای خود اعتماد دارند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.