کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
در کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم اثر لیل لوندز، با انواعی از راهکارها آشنا میشوید. با استفاده از این راهکارها میتوانید به کمال برسید و به آنچه در زندگی میخواهید، دست یابید.
در زندگی به دودسته از اشخاص برمیخوریم: آنهایی که وارد میشوند و میگویند «خوب، من اینجا هستم!». وآنهایی که وارد اتاق میشوند و میگویند، «اَه، شما اینجا هستید.»
مقدمه کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم: چگونه به آنچه میخواهیم برسیم؟
آیا تاکنون اشخاص موفقی را تحسین کردهاید که به نظر میرسد آنچه را میخواهند در اختیاردارند؟ این اشخاص را میبینید که در جلسات تجاری و در مهمانیهای اجتماعی با اطمینان خاطر و اعتمادبهنفس بالا حرف میزنند. اینها کسانی هستند که بهترین مشاغل را از آن خودکردهاند، بهترین همسران را دارند، دوستان ناب دارند و حسابهای بانکیشان پر از پول است.
اما تند نروید و به عجله قضاوت نکنید! بسیاری از آنها از شما باهوشتر و بااستعدادتر نیستند. از شما بیشتر درس نخواندهاند. حتی جذابتر از شما هم نیستند. با این حساب موضوع از چه قرار است؟ بعضیها میگویند آنها این ویژگیها را به ارث بردهاند و یا خیلی ساده از بخت و اقبال بلند بهره دارند.
چهبهتر که این اشخاص دوباره فکر کنند. علت موفقیت این اشخاص این است که در روابط خود با سایر انسانها از مهارتهای بیشتری برخوردارند.
اهمیت مهارت اجتماعی بالا
میدانید، کسی بهتنهایی به اوج نمیرسد. آنهایی که به نظر میرسد به همه خواستههایشان رسیدهاند، کسانی هستند که طی سالیان متمادی دل و ذهن صدها نفر را به دست آوردهاند تا به آنها در همه فعالیتهای خود کمک کنند.
خیلیها پای نردبان به کسانی که تا پلههای آخر آن صعود کردهاند، نگاه میکنند و میگویند آنها آدمهای خودخواهی هستند. وقتی بازیگران بزرگ، دوستیشان را مشمول حال آنها نمیکنند و یا در کار تجارت با آنها همکاری نمیکنند یا عشقشان را از آنها دریغ مینمایند، آنها را به باندبازی متهم میسازند و میگویند به این گروه و آن گروه وابستگی دارند.
آنهایی که مرتب شکایت میکنند، هرگز متوجه نیستند که تقصیر خودشان بوده که مورد بیاعتنایی واقعشدهاند. هرگز متوجه نمیشوند خود آنها بودهاند که روابطشان را تیرهوتار ساختهاند. دوستیشان را به هم زدهاند و همه این کارها را ازآنرو کردهاند که راه برقراری ارتباط درست را نمیدانند. این اشخاص بر این باورند آدمهای موفق کیسههای پر از ترفند دارند، معجزهای در کارشان وجود دارد که میتواند آنها را به موفقیت برساند.
راهکار رسیدن به موفقیت در برقراری روابط موثر با دیگران
اما ترفند و راهکار آنها کدام است؟ به چیزهای زیادی برمیخورید. آنها مادهای در اختیاردارند که دوستیها را محکم میکند. از هنری برخوردارند که روی اذهان تأثیر میگذارند. جادویی را میشناسند که در اثر آن دیگران عاشق آنها میشوند. آنها در ضمن از کیفیتهایی برخوردارند که رؤسا آنها را استخدام میکنند و به آنها ترفیع رتبه میدهند. شاید تصور کنید که این آگاهی از این اصول در ذات افراد است اما در حقیقت با آموزش مذاکره و آموزش فن بیان میتوان به مهارت در این زمینه دست پیدا کرد.
دارای منش و ویژگیهایی هستند که مشتریان دوباره به سراغ آنها میآیند. دارایی در اختیاردارند که مردم از آنها خرید میکنند و از رقبایشان خرید نمیکنند. همه ما از این راهکارها در کیسه خودداریم؛ اما آنهایی که از این راهکارها زیاد دارند، موفقهای زندگی هستند. در این کتاب شمارا با انواعی از این راهکارها آشنا میکنیم. میتوانید با استفاده از آنها به کمال برسید و به آنچه در زندگی میخواهید دستیابید.
چگونه راهکارهای ساده شناسایی میشوند؟
سالها قبل معلم تئاتر از بازی بد من در یک نمایشنامه که در کالج اجرا میشد، بهشدت عصبانی شد: «نه! نه! بدنت با حرفهایت باهم جور درنمیآیند. حرکات بدنت اندیشههای تو را آشکار میسازند. صورت تو این توانایی را دارد که هفت هزار ابراز متفاوت داشته باشد. هر ابراز خبر از این میدهد که تو کیستی و در آن لحظه بهخصوص چه فکری در سر داری.» بعدها حرفی زد که هرگز آن را فراموش نمیکنم: «و بدنت، طرز حرکت دادن بدنت اتوبیوگرافی تو در عمل است.»
چقدر درست میگفت. درصحنه زندگی واقعی، هر حرکت فیزیکی شما زندگی شما را نقل میکند. سگها صداهایی را میشنوند که گوشهای ما توان شنیدن آنها را ندارند. خفاشها در تاریکی چیزهایی را میبینند که ما توان دیدن آنها را نداریم. انسانها هم حرکاتی میکنند که بهدوراز هشیاری انسانی است اما از توانایی حیرتانگیزی برای جذب و دفع دیگران برخوردارند. هر تبسم، هر اخم و یا هر کلمهای را که برای گفتن انتخاب میکنید، میتواند دیگران را به سمت شما جلب یا آنها را از شما دور سازد.
راهکار با مثال
تصور کنید دو انسان در فضایی قرار دارند و مدارهایی تمام علائمی را که آنها به هم مخابره میکنند ثبت مینمایند. در هر ثانیه نزدیک به ده هزار علامت مخابره میشوند. یکی از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «برای اطلاع از تبادلهای دو نفر در مدت یک ساعت، نیمی از جمعیت بالغ آمریکا باید تمام مدت عمر خود تلاش کنند تا آنها را ردیابی نمایند.»
بااین همه اقدامات و حرکات ظریف که میان دو انسان ردوبدل میشود، آیا میتوانیم به تکنیکهایی دست پیدا کنیم تا تبادلهایمان شفاف شود، اعتماد و اطمینانی حاصل گردد و بتوانیم دیگران را بهجانب خود جذب کنیم؟
سرفصل های کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
بخش یک: چگونه بدون یک کلمه حرف نظر دیگران را به خود جلب کنیم؟
تنها ده ثانیه فرصت دارید که نشان بدهید برای خود کسی هستید.
درست در لحظهای که ما انسانها نگاهمان به یکدیگر میافتد، میتوانیم تأثیر فراوانی بر یکدیگر بگذاریم. اولین نگاه و حالت و منظر شما روی شخصی که با او ملاقات میکنید تأثیری بر جای میگذارد که میتواند خاطرهاش برای همیشه در ذهن او باقی بماند.
هنرمندان گاه میتوانند این پاسخ سریع و لحظهای احساسی را بهخوبی درک کنند. دوست من روبرت گروسمن یک کاریکاتوریست بسیار موفق است که برای نشریاتی از قبیل فوربز، نیوزویک، اسپورت ایلاستریتد، رولینگ استون کاریکاتور تهیه میکند. باب نهتنها از استعداد منحصربهفردی برخوردار است که ظاهر فیزیکی دیگران را در ضمیر خود ثبت میکند، بلکه میتواند درباره شخصیتهای آنها دقیق شود. یک نگاه به کاریکاتورهای اشخاص سرشناسی که او طراحی میکند کافی است تا به شخصیت آنها پی ببرید.
گاه در مهمانیها باب روی دستمالکاغذی یکی از مهمانان کاریکاتور میکشد. اشخاص نگاه میکنند که چگونه در کوتاه زمانی تصویر یکی از حاضران در مهمانی به روی دستمالکاغذی نقش میبندد. وقتی او طراحیاش را تمام میکند، قلمش را به زمین میگذارد و دستمالکاغذی را به کسی که کاریکاتورش را کشیده نشان میدهد. اغلب کسی که کاریکاتورشان کشیده شده نگاه متعجبی به آن میاندازد و ممکن است بگوید: «بسیار عالی است، اما واقعاً تصویر من نیست.»
اما بقیه حاضران در مهمانی وقتی به این کاریکاتور نگاه میکنند، در جوابش میگویند: «چرا، هست.» و با این حرف هرگونه شک و تردید را از میان برمیدارند. حالا شخص موردنظر که کمی گیج شده است، به تصویر و برداشت دیگران از خود خیره نگاه میکند.
راه شناخت شخصیت افراد در یک نگاه
یکبار وقتی به استودیوی باب رفته بودم، از او پرسیدم چگونه میتواند شخصیت دیگران را به این خوبی بخواند. در جوابم گفت: «خیلی ساده است. کافی است به آنها نگاه کنم.»
پرسیدم: «اما شخصیتها را چگونه تشخیص میدهی؟ آیا مجبور نیستی درباره طرز زندگی و سوابق آنها بررسی کنی؟»
«نه لیل، همانطور که گفتم تنها نگاهشان میکنم.»
او در مقام توضیح بیشتر گفت: «تقریباً تمامی حالات شخصیتی اشخاص از وضع ظاهرشان، حالت بدنشان و طرز حرکت کردن و راه رفتنشان مشخص میشود.»
بعد مرا به سروقت پروندهای برد که کاریکاتور چهرههای سیاسی را در آن نگاهداری میکرد.
بعد نگاهی به یکی از کاریکاتورها انداخت و در اشاره به آن گفت: «این چهره پسرانه کلینتون است». بعد به نیمه تبسم جرج بوش اشاره کرد: «این هم ناآزمودگی جرج بوش؛ و این هم گرفتگی چهره نیکسون.» بعدازآن کاریکاتور دیگری را برداشت. چهره فرانکلین دلانو روزولت بود و درحالیکه به بینیاش اشاره میکرد، گفت: «این هم غرور روزولت.» همهچیز را میتوان از روی چهره و بدن تشخیص داد.
تأثیر و برداشت اول محو نشدنی است
زیرا در دنیای بهسرعت در حال حرکت ما که هرلحظه از جوانب مختلف بمباران میشویم، برای اینکه از دنیا برداشت سریع بکنند، سر مردم به دوران میافتد. ازاینرو هرگاه اشخاص شمارا ملاقات میکنند بلافاصله از شما برداشتی میکنند. این تصویر شما، اطلاعاتی را به دست میدهد که مدتها دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد.
قبل از اینکه بتوانید حرفی بزنید، بدنتان فریاد سر میدهد
آیا دادههای اطلاعاتی آنها درست هستند؟ به طرز شگفتانگیزی جواب مثبت است. حتی قبل از اینکه لبهایتان را از هم بازکنید و اولین کلمه را بر زبانآورید، جوهر شما به مغز طرف مقابل نفوذ کرده است. طرز نگاه شما و طرز حرکتتان بیش از ۸۰ درصد برداشت دیگران از شمارا رقم میزند. حتی به یک کلمه هم نیازی نیست.
من در کشورهایی کار وزندگی کردهام که به زبان آنها کمترین آشنایی نداشتهام. بااینحال بدون اینکه کلمهای ردوبدل شود، معلوم و ثابت شد که نخستین برداشت من از آنها درست و بهجا بوده است. هرگاه همکاران جدید را ملاقات میکنم، میتوانم بگویم که آنها تا چه اندازه با من برخورد دوستانه دارند، چقدر اطمینان خاطر دارند. من این را صرفاً از حرکت آنها درک میکنم.
پردازش اطلاعات اولیه بوسیله حس ششم
من از مهارت فراحسی خاصی بهره ندارم. شما هم این را متوجه میشوید. چگونه؟ زیرا قبل از اینکه فرصتی داشته باشید تا یک اندیشه منطقی را پردازش کنید، درباره کسی به حس ششم میرسید. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهند که واکنشهای احساسی حتی قبل از اینکه مغز بتواند واکنشها را ثبت کند صورت خارجی پیدا میکنند. ازاینرو درست در لحظهای که کسی به شما نگاه میکند، به اطلاعاتی دست پیدا میکند که موقعیت رابطه شمارا مشخص میسازد. باب میگفت در خلق کاریکاتورهایش، این برداشت اولیه را پیدا میکند.
من در ارتباط با نگارش کتاب حاضر از باب پرسیدم: «اگر بخواهی کسی را بهخوبی ترسیم کنی باید از هوش، کاریزما، توجه و علاقه او اطلاع داشته باشی؟»
باب سخنم را قطع کرد: «بسیار ساده است. به آنها حالت بهتری میدهم، سری که بالاست، تبسمی از روی اعتماد و اطمینان و نگاهی مستقیم و خیره.» این تصویری مطلوب از کسی است که برای خودش کسی است.
بررسی کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم اثر لیل لوندز
قطعا برای همه ما در زندگی لحظاتی پیش آمده که آرزو میکردیم ای کاش قدرتی جادویی داشتیم تا بدانیم چگونه با هر کسی صحبت کنیم و به خواسته هایمان برسیم.
زندگی مملو از جلسات و مکالمه هایی است که ترجیحا دوست نداریم و سخنرانی هایی که ترجیح می دهیم ارائه ندهیم. اما حقیقت موضوع این است که ما همه موجودات اجتماعی هستیم که تقریباً در هر کاری که انجام دهیم متکی به برقراری ارتباط هستیم. آیا منطقی نیست که همه ما در گفتگو با یکدیگر بهتر و راحت تر شویم؟
رسیدن افراد به ارتباطات مؤثرتر همان چیزی است که نویسنده لیل لوندز کار و زندگی خود را به آن اختصاص داده است. او افراد را تماشا کرده، آن ها را مورد مطالعه قرار داده و هر نکته و عادت ناچیزی را مشاهده کرده است که باعث می شود آنها در دام خودشان گیر بیفتند یا از مکالمه بیشترین بهره را ببرند. برای ده ها سال است که کتاب هایی پر از ترفند را منتشر کرده است تا به مردم کمک کند تا بتوانند در آب های ناخوشایند ارتباطات روزمره بهتر حرکت کنند.
بنابراین شیرجه بزنید و برخی از تکنیک های اصلی – و برخی از پیشرفته ترین ها – را یاد بگیرید که می توانند در یک جلسه پر فشار و پر استرس به شما کمک کنند. و در نهایت خوشحال خواهید شد که این کتاب را خوانده اید و پیروز شده اید.
اهمیت تصویر اولیه در شناخت افراد
برای اینکه بدانیم چگونه با هر کسی صحبت کنیم و ارتباط برقرار کنیم آنچه که مهم است این است که برداشت اول از اهمیت بسیاری برخوردار است، بنابراین به یاد داشته باشید که لبخند بزنید و از زبان بدن استفاده کنید. هنگامی که برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید، نحوه نگاه و حرکات شما در مغز آنها ثبت می شود و بدون شک تأثیر آن بر هرگونه معامله آینده شما با آن شخص تأثیر خواهد گذاشت.
اولین چیزی که شخص می بیند صورت شماست، بنابراین اینجاست که اولین تصور خوب شروع می شود. لبخند می تواند تفاوت بزرگی در پیروزی یا عدم موفقیت کسی داشته باشد. مطالعات نشان می دهد که یک لبخند به ظاهر طبیعی در زنان حتی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
چشمان شما همچنین یک سرمایه مهم در برنده شدن است – ثابت شده است که برقراری تماس چشمی به شما کمک می کند تا هم احترام و هم محبت کسی کنید. اگر می خواهید یک رابطه را بهبود بخشید، حتی اگر صحبت نمی کنید با آن شخص ارتباط چشمی برقرار کنید و فقط در مواقع ضروری آن تماس را قطع کنید.
چهره را مرتب کنید و به سراغ زبان بدن بروید
اکنون، با مرتب کردن چهره، بگذارید به سراغ زبان بدن برویم، که تأثیر قدرتمندی در نحوه درک دیگران توسط شما دارد. برای مبتدیان، مهم است که این مسئله را بدانند؛ فقط به دلیل اینکه یک شخص غریبه است، به این معنی نیست که شما باید مانند او رفتار کنید.
درعوض، وقتی برای اولین بار به کسی خوش آمد می گویید، طوری انجام دهید که گویی او یک دوست قدیمی است. همراه با یک لبخند گرم، بدن خود را کاملاً به سمت او بچرخانید تا او ببیند که توجه خود را به او می دهید.
ممکن است عجیب به نظر برسد، اما بررسی ها نشان می دهد اگر هنگام صحبت کردن با صورت خود لمس کنید باعث می شود کمتر قابل احترام به نظر برسید. بنابراین آرام باشید و دستان خود را از چهره خود دور نگه دارید.
ایجاد گفتگوی خوب
در کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم می آموزید که قبل از اینکه برای اولین بار با کسی ملاقات کنید، ممکن است افکار اضطرابی مانند “اگر ما هیچ ارتباط مشترکی نداشته باشیم چه می کنید؟” یا “در مورد چی صحبت می کنیم؟”
خوشبختانه، شما اغلب متوجه می شوید که یک معرفی صریح و ساده همه چیزهایی است که برای انجام یک گفتگوی خوب لازم است. ساده ترین راه برای انجام این مقدمه درخواست آن از یک دوست متقابل یا شخص میزبان رویدادی است که در آن هستید. از طرف دیگر می توانید چند سؤال درباره غریبه اسرارآمیز از آنها بپرسید تا راهی برای شروع گفتگو خود داشته باشید.
اگر شما میزبان جلسه هستید، می توانید با معرفی و شامل یک یا دو واقعیت جالب در مورد هر شخص، کار را آسان تر کنید. به این ترتیب، هر کس فرصتی برای پرسیدن سؤال پیگیری دارد و توپ را می چرخاند. پس از معرفی و گفتگو شروع می شود، سپس توجه شما می تواند روی رفتار شما معطوف شود.
به عنوان مثال، اگر آنها لبخند می زنند و از حرکات متحرک استفاده می کنند، همین کار را انجام دهید. یا اگر حال و هوای شما آرام است و افراد در صندلی های خود تکیه می دهند، تمام تلاش خود را برای جور کردن انجام دهید.
نویسنده کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
لیل لوندز در شرح زندگی خودش می گوید که کودکی بسیار خجالتی بوده و قادر به برقراری ارتباط حتی با همکلاسان خود نبوده است. او از اختلال اضطراب اجتماعی رنج می برد و ذره ذره طی زمان شروع به غلبه بر کمبودها و عدم مهارت هایش می کند تا آنجا که بخاطر بیماری مادرش مجبور می شود مدتی معلم مدرسه ابتدایی شود. بعد از فوت مادرش برای ارتباط و تعامل بهتر با مردم تصمیم به سفر می گیرد تا برای همیشه به این کمرویی خود پایان دهد.
با این وجود که اشتیاق به برقراری ارتباط بهتر داشت، تصمیم گرفت کاری بسیار ترسناک را امتحان کند آن هم در مقابل مردم. نقش مهمی را در یک نمایش برادوی بازی کرد!
پس از آن، با اشتیاق بیشتر به مسافرت و ارتباط با مردم، مدیر کشتی کروز شد. این درمان نهایی بود! او رسماً بحران کمرویی را کنار گذاشته بود. سپس مجری جایگزین در برنامه گفتگوی اواخر شب شماره ۱ نیویورک شد و اولین کتاب خود را در مورد مهارت های ارتباطی نوشت. همین امر باعث شد او کتاب های دیگری را بنویسد. سپس اشتیاق جدیدی پیدا کرد و تکنیک های خود را به عنوان سخنران حرفه ای با مردم به اشتراک گذاشت. اکنون، هر بار که مخاطبانش او را تحسین می کنند، تصویری نگران کننده از آن دختر کوچک خجالتی هنوز او را در بر می گیرد.
در پایان
با درک اساسی از ماهیت انسان و عادات افراد، هر کس می تواند یاد بگیرد که چگونه در یک ارتباط بهتر باشد و روابط خود را بهبود ببخشد. همه باید از اهمیت ایجاد یک برداشت اول خوب، چگونگی استفاده از زبان بدن غیر تهدیدآمیز و مثبت، تحسین مؤثر و چگونگی مراجعه به جلسات تهیه شده با اطلاعات ارزشمند آگاه باشند.
با دانش و تکنیک خوب نه تنها در مکالمات خود احساس راحتی و اطمینان خواهید کرد، بلکه دوستان بیشتری نیز کسب خواهید کرد و به سرعت در نردبان موفقیت بالا می روید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.