کتاب آیین پیروزی
جک ولش مدیرعامل اسبق جنرال الکتریک (GE) را یکی از مدیران استثنائی جهان میدانند. در حدی که معمولاً هنگام مرور تاریخچهی GE، دوران مدیریت جک ولش را به شکلی متمایز و جداگانه، مورد بررسی قرار میدهند او تجربیات خود را در کتاب آیین پیروزی منعکس کرده است.
خود جنرال الکتریک هم مجموعهی کوچکی نیست. شرکتی که توسط توماس ادیسون و شرکایش تأسیس شده و اکنون در حوزههای متنوعی از جمله انرژی، مالی، دیجیتال، هوانوردی و سلامت، فعالیت میکند. شرکتی که بیش از ۳۰۰ هزار نفر کارمند دارد و فروش سالانهاش بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است.
مدیریت چنین مجموعهی بزرگی، کار کوچکی نیست و وقتی تمام مدیران و تحلیلگران بر این نکته اتفاقنظر دارند که جک ولش، تحولی بزرگ در جنرال الکتریک ایجاد کرده، اهمیت و مقیاس کار او را بهتر درک میکنیم.
کتاب جک ولش با عنوان آیین پیروزی (Winning)
روی جلد کتاب جک ولش با عنوان Winning، جملهای از وارن بافت دربارهی این کتاب نقل شده است: «هرگز به هیچ کتاب مدیریتی دیگری نیاز ندارید.»
واضح است که چنین توضیحی، مستقل از اینکه دربارهی چه کتابی گفته شده، نمیتواند صحیح باشد و کمی رنگ و بوی تأکید و اغراق در آن حس میشود.
اما همچنان بر اساس همین نوع تعریفها، کم و بیش میتوانید میزان اعتبار کتاب را حدس بزنید و بدانید که با یک کتاب مدیریتی معمولی مواجه نیستید.
خصوصاً وقتی پشت جلد کتاب، تأکید بیل گیتس بر اهمیت آن را میبینید و این توضیح او که کتاب میتواند برای همه از یک فارغالتحصیل جوان تا یک مدیر ارشد اجرایی مفید باشد.
جک ولش در مقدمهی کتاب، روند شکلگیری و تولد آن را توضیح میدهد.
او میگوید که پس از بازنشستگی، در صدها سمینار شرکت کرده و به سوالات شرکتکنندگان پاسخ داده است.
برخی از این سوالها مستقیماً در خصوص مدیریت و رهبری سازمانی بوده و برخی دیگر به جنبههای شخصی زندگی او پرداختهاند.
جک ولش میگوید که با دستهبندی آن پرسشها و تدوین پاسخهایشان، کتاب آیین پیروزی شکل گرفته است.
ساختار کتاب آیین پیروزی
جک ولش کتاب خود را در شش بخش (۴ بخش اصلی و دو بخش فرعی) تنظیم کرده است.
دو بخش فرعی کتاب با عناوین مقدمه و پاسخ به پرسشهای پراکنده، دو فصل آغازین و پایانی کتاب را تشکیل میدهند.
اما اصل محتوای کتاب در چهار بخش اصلی سامان یافته است:
- اشاره به چند اصل کلی و پایهای در مدیریت
- مسائل مربوط مدیریت داخلی سازمان
- مسائل مربوط به فضای رقابتی (محیط بیرونی سازمان)
- نکاتی دربارهی مسیر شغلی
او هنگام بحث از اصول پایهای مدیریت، به مأموریت و چشم انداز، رُکگویی و صراحت، تمایز و رعایت شأن تکتک اعضای مجموعه اشاره میکند.
در بخش اول به ارائه برخی اصول و مفاهیم میپردازد. رویکرد وی به کسبوکار، بر پایهی مجموعهای از اصول استوار است و بنابراین در بخش اول به آنها میپردازد. در مدیریت داخلی به مواردی مانند رهبری سازمانی، استخدام، مدیریت انسانها، دشواریهای جدا شدن اجتنابناپذیر از همکاران، مدیریت بحران و مدیریت تحول میپردازد. جک ولش، در بررسی فضای رقابتی وارد مباحثی مانند استراتژی، بودجه ریزی، رشد سازمانی و نیز خریداری و ادغام شرکتها میشود.
بخش بعدی این کتاب، با عنوان «شرکت شما» دربارهی اجزای داخلی سازمانهاست. این بخش دربارهی ویژگیهای مکانیکی شرکت مانند افراد، فرآیندها و فرهنگ است.
بخش بعدی کتاب، «مسیر شغلی» و موضوع آن مدیریت مسیر شغلی و کیفیت زندگی حرفهای است. این بخش با فصلی در رابطه با پیدا کردن شغل مناسب، نه فقط به عنوان نخستین شغل، بلکه در هر جایی از مسیر شغلیتان که هستید، آغاز میشود. در اینجا او به جای نگاه به کل سازمان، به یک فرد در سازمان نگاه میکند. فردی که کتاب او را میخواند و قصد دارد پلههای رشد و ترقی را در یک مجموعهی بزرگ طی کند.
مطرح شدن سه بخشی که مورد اشاره قرار گرفت، از یک مدیر ارشد در مقیاس جک ولش کاملاً قابلانتظار است.
همچنین فصلی هم دربارهی نحوهی ارتقاء پیدا کردن و فصل دیگری دربارهی مشکلی که همه سرانجام یک روز با آن مواجه میشویم، یعنی کار کردن برای یک رئیس بد، میباشد. تشخیص مناسب بودن شغل، کنار آمدن با رئیسهای بد، چالشها و راهکارهای ارتقاء سازمانی و تعادل میان کار و زندگی از جمله سرفصلهایی هستند که در این بخش مورد توجه قرار گرفتهاند.
فصل آخر این بخش دربارهی میل طبیعی انسان به داشتن همه چیز به صورت همزمان است که مطمئناً خودتان هم میدانید عملی نیست اما باید از نظر رئیستان دربارهی این موضوع مطلع باشید و این مسأله یکی از ابعاد این فصل است.
البته فراموش نکنید که شما با کتابی نسبتاً کم حجم (کمتر از ۳۵۰ صفحه در نسخهی انگلیسی) روبرو هستید و نباید انتظار داشته باشید هر یک از موضوعات بالا، به شکلی کامل و با جزئیات فراوان مطرح شده باشند.
میتوان گفت جک ولش در این کتاب، دربارهی هر یک از موضوعاتی که در بالا مطرح شد، دیدگاه خود را در چند صفحه توضیح داده است.
به هر حال، حتی به فرض اینکه بخشهایی از نگاه جک ولش از نظر ما بیش از حد تند یا خشک باشد، همچنان در کتاب او حرفها و ایدههای بسیاری برای فکر کردن، تحلیل کردن و الهام گرفتن وجود دارد.
توضیح پایانی اینکه کتاب آیین پیروزی جک ولش، به فارسی ترجمه شده و به بازار عرضه شده است.
پندهای جک ولش در کتاب آیین پیروزی
پندهایی از جک ولش از مدیران موفق برای پیروزی عبارتاند از: توجه به کسب و کارهای برتر و پرهیز از فعالیتهای غیررقابتی و کمبازده؛ پرورش مدیران کارآمد برای سازمان؛ یافتن کارکنان مناسب و گماشتن آنان به کارهای مناسب؛ و کوچکسازی سازمان، حذف دیوانسالاری غیرکارآمد و تفویض اختیار به مدیران میانی و کاهش لایههای مدیریتی و سلسله مراتب سازمانی.
نگارندگان در این کتاب به منظور دستیابی افراد به موفقیت در کسب و کار به بیان مطالبی از این دست پرداختهاند: قدرت اعمال تمایز بر پایة ارزشسالاری، ارزش برخورداری افراد از حق اظهار نظر و احترام، اجزای داخلی سازمانها، رهبری، استخدام، مدیریت افراد و بحران، نحوة ایجاد مزایای استراتژیک، بودجهبندی معنادار، مدیریت شغلی، و کیفیت زندگی حرفهای.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.