استراتژی های سرمایه گذاری
بهترین چیز در مورد استراتژی های سرمایه گذاری انعطاف پذیر بودن است. اگر یکی را انتخاب کنید و متناسب با تحمل خطر یا برنامه شما نباشد، مطمئناً می توانید تغییراتی ایجاد کنید. اما هشدار داده می شود: انجام این کار می تواند گران باشد. هر خرید هزینه ای را به همراه دارد. از همه مهمتر، فروش دارایی می تواند سود سرمایه ای محقق شده ایجاد کند. این سودها مشمول مالیات هستند و بنابراین گران هستند.
در اینجا، ما چهار استراتژی معمول سرمایه گذاری را که متناسب اکثر سرمایه گذاران است، بررسی می کنیم. با صرف وقت برای درک ویژگی های هر یک، در موقعیت بهتری قرار خواهید گرفت که یکی از گزینه های مناسب شما را در طولانی مدت از تغییر مسیر بی نیاز می کند.
روشهای کلیدی استراتژی های سرمایه گذاری
قبل از اینکه استراتژی خود را بفهمید، در مورد وضعیت مالی و اهداف خود یادداشت برداری کنید. سرمایه گذاری با ارزش مستلزم این است که سرمایه گذاران برای مدت طولانی در آن بمانند و برای انتخاب سهام خود تلاش و تحقیق کنند.
سرمایه گذارانی که استراتژی های رشد را دنبال می کنند باید مراقب تیم های اجرایی و اخبار مربوط به اقتصاد باشند. سرمایه گذاران شتاب سهام را با روند صعودی خریداری می کنند و ممکن است تصمیم به فروش کوتاه مدت این اوراق بهادار بگیرند. میانگین گیری بهای تمام شده دلار، روال انجام سرمایه گذاری منظم در بازار با گذشت زمان است.
برخی نکات را یادداشت کنید
قبل از شروع تحقیق در مورد استراتژی سرمایه گذاری خود، جمع آوری برخی اطلاعات اساسی در مورد وضعیت مالی خود مهم است. این سوالات اصلی را از خود بپرسید:
در حال حاضر وضعیت مالی شما چگونه است؟
هزینه زندگی شما شامل هزینه ماهانه و بدهی چقدر است؟
چه مبلغی می توانید سرمایه گذاری کنید – چه در ابتدا و چه به صورت مداوم؟
حتی اگر برای شروع کار به هزینه زیادی احتیاج ندارید، اگر توانایی مالی این کار را ندارید نباید شروع کنید. اگر بدهی یا تعهدات دیگری دارید، قبل از شروع كنار گذاشتن پول، تاثیری كه سرمایه گذاری روی وضعیت شما خواهد گذاشت، در نظر بگیرید. مطمئن شوید که توانایی پرداخت سرمایه گذاری را دارید قبل از آنکه واقعاً پول را کنار بگذارید.
تعیین اهداف
در مرحله بعد، اهداف خود را مشخص کنید. هر کس نیازهای مختلفی دارد، بنابراین شما باید تعیین کنید که مال شما چیست. آیا قصد پس انداز برای بازنشستگی را دارید؟ آیا به دنبال خریدهای بزرگ مانند خانه یا اتومبیل در آینده هستید؟ یا برای تحصیلات خود یا فرزندانتان پس انداز می کنید؟ این به شما کمک می کند تا یک استراتژی را محدود کنید.
بفهمید که تحمل خطر شما چیست. این امر به طور معمول توسط چندین فاکتور اصلی از جمله سن، درآمد و مدت زمان بازنشستگی شما تعیین می شود. از نظر فنی، هرچه سن شما کمتر باشد، خطر بیشتری را می توانید بپذیرید. ریسک بیشتر به معنی بازده بالاتر است، در حالی که ریسک کمتر به این معنی است که سود به این سرعت تحقق نخواهد یافت. اما به خاطر داشته باشید، سرمایه گذاری های پرخطر همچنین به معنای وجود پتانسیل بیشتر برای ضرر و زیان است.
در آخر، اصول را بیاموزید. ایده خوبی است که درک اساسی از آنچه درگیر آن هستید کنید تا کورکورانه سرمایه گذاری نکنید. ادامه مطلب را بخوانید تا با برخی از استراتژی های اصلی موجود در این زمینه آشنا شوید.
[vc_row][vc_column][vc_single_image image=”2426″ img_size=”full” alignment=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][/vc_column][vc_column_text]
حتما بخوانید: هدفگذاری به روش پدر پول دار
چند مورد از استراتژی های سرمایه گذاری
استراتژی 1: ارزش گذاری
سرمایه گذاران با ارزش، خریداران چانه زنی هستند. آنها به دنبال سهام هایی می گردند که معتقدند ارزش آنها کم است. آنها به دنبال سهام با قیمت هایی هستند که معتقدند ارزش ذاتی امنیت را کاملاً منعکس نمی کند. سرمایه گذاری ارزش، تا حدی بر این عقیده است که درجاتی از غیر منطقی بودن در بازار وجود دارد.
همانطور که در بالا گفته شد، سرمایه گذاران می توانند استراتژی ها را در هر زمان تغییر دهند اما انجام این کار – به ویژه به عنوان یک سرمایه گذار با ارزش – می تواند هزینه بر باشد. با وجود این، بسیاری از سرمایه گذاران پس از چند سال با عملکرد ضعیف، از استراتژی منصرف می شوند. در سال 2014، جیسون زویگ، خبرنگار وال استریت ژورنال، توضیح داد: “در طول دهه منتهی به 31 دسامبر، وجوه با ارزش متخصص در سهام بزرگ سالانه به طور متوسط 6.7٪ بازده داشتند. اما سرمایه گذار معمولی در آن وجوه سالانه فقط 5.5 درصد درآمد کسب می کند. » چرا این اتفاق افتاد؟ زیرا تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم گرفتند پول خود را بیرون بکشند و اجرا کنند. در اینجا درس این است که برای اینکه کار سرمایه گذاری ارزشمندی انجام شود، باید بازی طولانی را انجام دهید.
اما اگر یک سرمایه گذار با ارزش واقعی هستید، نیازی به کسی ندارید که شما را قانع کند که باید در طولانی مدت در آن بمانید زیرا این استراتژی حول این ایده طراحی شده است که شخص باید مشاغل را بخرد – نه سهام. این بدان معناست که سرمایه گذار باید تصویر کلان را در نظر بگیرد، نه یک عملکرد حذفی موقت.
پیام در اینجا این است که سرمایه گذاری با ارزش می تواند تا زمانی موثر باشد که سرمایه گذار برای مدت طولانی در آن حضور داشته باشد و آماده استفاده جدی و تحقیق در انتخاب سهام خود باشد.
استراتژی 2: سرمایه گذاری در رشد
به جای جستجوی معاملات کم هزینه، سرمایه گذاران رشد خواهان سرمایه گذاری هایی هستند که در مورد درآمد آینده سهام، پتانسیل صعودی قوی داشته باشند. می توان گفت که یک سرمایه گذار در رشد اغلب به دنبال “چیز مهم بعدی” است. سرمایه گذاری در رشد، آغوش بی پروا از سرمایه گذاری سوداگرانه نیست. بلکه شامل ارزیابی سلامت فعلی سهام و همچنین توانایی رشد آن است.
یک سرمایه گذار رشد چشم انداز صنعتی را که سهام در آن رونق دارد، در نظر می گیرد. اشکال در سرمایه گذاری رشد، کمبود سود سهام است. اگر شرکتی در حالت رشد باشد، غالباً به سرمایه نیاز دارد تا بتواند توسعه خود را حفظ کند. در نتیجه مبلغ زیادی برای پرداخت سود سهام باقی نمی گذارد. علاوه بر این، با رشد سریعتر سود، ارزیابی بالاتری حاصل می شود که برای بیشتر سرمایه گذاران، یک پیشنهاد خطر بالاتر است.
همانطور که تحقیقات نشان می دهد، سرمایه گذاری در ارزش، طولانی تر از رشد سرمایه گذاری است. این یافته ها به این معنی نیست که یک سرمایه گذار رشد نمی تواند از استراتژی سود ببرد، این بدان معنی است که یک استراتژی رشد معمولاً سطح بازدهی را که با سرمایه گذاری ارزش دیده می شود تولید نمی کند. اما بر اساس مطالعه ای از دانشکده تجارت استرن دانشگاه نیویورک، “در حالی که سرمایه گذاری برای رشد، عملکرد به مراتب کمتری را نشان می دهد، به ویژه در بازه های زمانی طولانی، این درست است که زیر دوره هایی نیز وجود دارد که سرمایه گذاری رشد غالب است.”
اگرچه لیست مشخصی از معیارهای سخت برای هدایت استراتژی رشد وجود ندارد، اما فاکتورهایی وجود دارد که سرمایه گذار باید آنها را در نظر بگیرد. به عنوان مثال تحقیقات مریل لینچ نشان داد که سهام رشد در دوره های کاهش نرخ بهره بهتر عمل می کند. مهم است که به خاطر داشته باشید که در اولین نشانه از رکود در اقتصاد، سهامداران رشد اغلب اولین کسانی هستند که ضربه می خورند.
سرمایه گذاران رشد نیز باید به دقت توانایی مدیریت تیم اجرایی یک کسب و کار را مورد توجه قرار دهند. دستیابی به رشد از سخت ترین چالش های یک شرکت است. سرمایه گذاران باید نحوه عملکرد تیم و وسیله رشد خود را مشاهده کنند. اگر با استقراض سنگین حاصل شود، رشد کم ارزش است. در عین حال، سرمایه گذاران باید رقابت را ارزیابی کنند. ممکن است یک شرکت از رشد ستاره ای برخوردار باشد، اما اگر محصول اصلی آن به راحتی تکثیر شود، چشم انداز طولانی مدت کمرنگ است.
استراتژی 3: سرمایه گذاری سریع
سرمایه گذاران شتابان موج سواری می کنند. آنها معتقدند برندگان مدام برنده می شوند و بازنده ها هم بازنده می شوند. آنها به دنبال خرید سهام با روند صعودی هستند. از آنجا که آنها معتقدند بازندگان همچنان به افت خود ادامه می دهند، ممکن است تصمیم به فروش این اوراق بهادار بگیرند.
سرمایه گذاران حرکت را به عنوان تحلیل گران فنی در نظر بگیرید. این بدان معناست که آنها به دنبال الگوهایی در قیمت سهام هستند تا تصمیمات خرید خود را راهنمایی کنند. در واقع، سرمایه گذاران شتاب انگیز برخلاف فرضیه بازار کارآمد (EMH) عمل می کنند. این فرضیه بیان می کند که قیمت دارایی به طور کامل تمام اطلاعات در دسترس عموم را منعکس می کند. با توجه به اینکه این استراتژی در تلاش است تا از ارزش سهام کم ارزش و ارزش افزوده خود بهره ببرد، باور کردن این گفته و سرمایه گذار حرکت دشوار است.
معامله گرانی که از یک استراتژی شتاب پیروی می کنند باید همیشه در حال تعویض باشند و همیشه آماده خرید و فروش باشند. علی رغم برخی کاستی ها، سرمایه گذاری شتابان جذابیت خاصی دارد. مشکل این استراتژی این است که یک خطر نزولی نامحدود وجود دارد. در سرمایه گذاری عادی، خطر نزولی ارزش کل سرمایه گذاری شما است. اگر 100 دلار سرمایه گذاری کنید، بیشترین ضرر شما 100 دلار است. با این حال، با فروش کوتاه، حداکثر ضرر احتمالی شما بی حد و حصر است. یک استراتژی حرکت ممکن است سودآور باشد، اما اگر با خطر نزولی بی حد و حصر مرتبط با فروش کوتاه مواجه شود، اینگونه نیست[vc_row][vc_column][/vc_column][vc_column_text]
[/vc_column_text][/vc_row][vc_column][/vc_column][vc_single_image image=”2424″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_row][/vc_row][vc_column][/vc_column][vc_column_text]
استراتژی 4: میانگین دلار-هزینه
به طور متوسط هزینه دلار (DCA) روشی است که به مرور انجام می شود و به طور منظم در بازار سرمایه گذاری می کند و به طور متقابل منحصر به سایر روش های توضیح داده شده در بالا نیست. بلکه ابزاری برای اجرای هر استراتژی ای است که انتخاب کردید. با استفاده از DCA، می توانید هر ماه 300 دلار در یک حساب سرمایه گذاری قرار دهید. این روش منظم به ویژه هنگامی که از ویژگی های خودکار برای شما سرمایه گذاری می کنید، قدرتمند می شود. متعهد بودن به یک برنامه آسان است، هنگامی که روند کار تقریباً به هیچ نظارتی احتیاج ندارد. سود استراتژی DCA این است که از استراتژی دردناک و بد سرنوشت زمان بندی بازار جلوگیری می کند. حتی سرمایه گذاران باتجربه گاهی اوقات وسوسه خرید را احساس می کنن.
وقتی سرمایه گذاری به صورت منظم اتفاق می افتد، سرمایه گذار قیمت ها را در همه سطوح، از بالا به پایین ضبط می کند. استفاده از DCA به معنای تصمیم گیری در مورد سه پارامتر است: کل مبلغی که باید سرمایه گذاری شود، پنجره زمانی که در آن سرمایه گذاری انجام می شود، دفعات خرید.
یک انتخاب خردمندانه
میانگین هزینه دلار برای اکثر سرمایه گذاران یک انتخاب عاقلانه است. این کار شما را متعهد به پس انداز می کند و در عین حال سطح خطر و اثرات نوسان را کاهش می دهد. اما برای افرادی که می توانند یک مبلغ کل سرمایه گذاری کنند، DCA بهترین روش نیست.
طبق یک مطالعه Vanguard 2012، “به طور متوسط ، متوجه می شویم که یک روش LSI (سرمایه یکجا) نسبت به یک روش DCA تقریباً در دو سوم زمان بهتر عمل کرده است، حتی وقتی نتایج برای نوسانات بالاتر سبد سهام / اوراق بهادار تنظیم شود. “
اما اکثر سرمایه گذاران در موقعیتی نیستند که بتوانند یک سرمایه گذاری کلان و بزرگ انجام دهند. بنابراین، DCA برای اکثر افراد مناسب است. سرمایه گذاری های منظم و خودکار از رفتارهای خودجوش و غیر منطقی جلوگیری می کند. همان مطالعه Vanguard نتیجه گیری کرد، “اگر سرمایه گذار در درجه اول به فکر کاهش خطر نزولی و احساس پشیمانی احتمالی باشد (ناشی از سرمایه گذاری یکباره قبل از رکود بازار)، ممکن است از DCA استفاده شود.”
هنگامی که استراتژی خود را شناسایی کردید
بنابراین شما یک استراتژی را محدود کرده اید. عالی! اما هنوز چند کار وجود دارد که شما باید قبل از اولین واریز به حساب سرمایه گذاری خود انجام دهید. ابتدا بفهمید که برای تأمین سرمایه های خود به چه مقدار پول نیاز دارید. این شامل چقدر می توانید در ابتدا واریز کنید و همچنین چقدر می توانید به ادامه کار خود ادامه دهید، می شود.
پس از آن شما باید بهترین راه برای سرمایه گذاری خود را تعیین کنید. وسایل نقلیه سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که نگه داشتن تخمهای شما در یک سبد کمکی نمی کند، بنابراین مطمئن شوید که با تنوع بخشیدن به سهام – اوراق، صندوق های سرمایه گذاری، پول خود را به موارد مختلف سرمایه گذاری تقسیم می کنید.
اگر فردی هستید که از نظر اجتماعی هوشیار است، ممکن است سرمایه گذاری مسئولانه را در نظر بگیرید. اکنون وقت آن است که بفهمید سبد سرمایه گذاری شما از چه مواردی ساخته شده و به چه صورت خواهد بود.
سرمایه گذاری یک غلتک است، بنابراین احساسات خود را از بین ببرید. ممکن است به نظر شگفت انگیز برسد که سرمایه گذاری های شما درآمد کسب می کند، اما وقتی ضرر می کنند، کنترل آن دشوار است. به همین دلیل مهم است که یک گام به عقب برگردید، احساسات خود را از معادله خارج کرده و به طور منظم سرمایه گذاری های خود را با مشاور خود مرور کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست قرار دارند.
خط پایان
تصمیم گیری برای انتخاب استراتژی مهمتر از خود استراتژی است. در واقع، هر یک از این استراتژی ها می تواند بازده قابل توجهی داشته باشد به شرطی که سرمایه گذار انتخاب کند و به آن متعهد شود. دلیل مهم انتخاب آن این است که هرچه زودتر شروع کنید، اثرات بیشتر می شود.
به یاد داشته باشید، هنگام انتخاب یک استراتژی فقط بر بازده سالانه تمرکز نکنید. رویکردی را که متناسب با برنامه شما و تحمل ریسک است انتخاب کنید. نادیده گرفتن این جنبه ها می تواند منجر به رها شدن زیاد و تغییر استراتژی های مکرر شود. و همانطور که در بالا بحث شد، تغییرات متعدد باعث ایجاد هزینه هایی می شود که با نرخ بازده سالانه شما از بین می رود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.