رابطه روحیه و انگیزه
چــرا برخـی ســختکوش و فعالند، برخی بیتفــاوت و برخی تن به کار نمیدهنــد و از زیــر کار شــانه خالــی میکنند؟ آیا این تفــاوتها ذاتی است یا اکتسابی، تربیتی و یا متأثر از عوامل انگیزشی؟ در یک کلام آیا میان روحیه و انگیزه رابطهای وجود دارد؟
روحیه هر فرد به میزان شادی، آرامش و رضایت فرد بستگی دارد که بطور کلی میتوان به رضایت درونی فرد از زندگی، تیم کاری، شغل و منصب و سازمانی که در آن کار میکند ، اشاره کرد. به نقل از دیویس : نگرش افراد بواسطه روحیه آنها که یک وضعیت روانی فرد در موقعیتهای متفاوت است ، تعیین میگردد.
میتوان به طور کلی گفت : روحیه مجموعهای از عقاید و دیدگاه های کارکنان، طرز برخورد، رفتارها و نگرش آنها است. همه موارد مطرح شده در شرایط مختلف با هم عمل می کنند و احساسات کارکنان را نسبت به کارفرما و موقعیت کاری نشان می دهند. در حقیقت روحیه عکس العمل و اعتقادات کاری فرد را موقعیت شغلی اش نشان میدهد.
انواع روحیه افراد
حالات روحی به دو گونه اند : روحیه بالا و روحیه پایین
روحیه بالا که مستلزم سختکوشی در محل کار است که همراه با اراده بالا برای دستیابی به اهداف مهم کاری ضروری است.
حتما بخوانید: شش راه برتر برای داشتن انگیزه
در صورت وجود روحیه و انگیزه بالا نتایج زیر بدست می آید:
- ایجاد اشتیاق در کارکنان برای انجام کار گروهی.
- احساس مسئولیت شغلی بالا و تعهد به سازمان و اهداف آن.
- شناسایی سریع مشکلات کاری و تسریع در حل آن.
- وجود امنیت شغلی.
- تمایل به خلاقیت و ایده پردازی در محیط کار.
- ارتباطات مفید و موثر بین کارکنان و مدیران.
- افزایش راندمان کاری .
- وجود انگیزه بالا و درونی برای ادامه کار.
در مقابل روحیه بالا، روحیه پایین ویژگیهایی دارد:
- نارضایتی دوجانبه در محیط کاری از سوی کارکنان و مدیران.
- بدلیل نبود انگیزه غیبت ها و تاخیرهای طولانی بوجود می آید.
- وجود فشار روانی و شرایط کاری نامساعد.
- احساس حقارت کارکنان.
- کاهش راندمان کاری.
- نبود انگیزه درونی و عدم تمایل برای پیشرفت شغلی.
- استفاده از اضافه کاری بیمورد و افزایش ساعات کاری به دور از بهرهوری.
- عدم تمایل به خلاقیت و نوآوری در حیطه کاری خود.
شاید بنظر برسد که انگیزه و روحیه از نظر معنایی به هم نزدیک هستند ، اما از جهاتی متفاوتند:
روحیه یک احساس دلگرمی و اشتیاق است که یک فرد در درونش دارد و با رفتار نشانش میدهد درحالیکه انگیزه به اعمال و تلاش فرد برای انجام یک کار اشاره میکند و این تفاوت بارز روحیه و انگیزه است. هر چه انگیزه فرد بالاتر باشد میتواند منجر به روحیه بالاتر کارکنان شود ولی روحیه بالا نمیتواند به انگیزه بالای فرد منجر شود زیرا احساس و نگرش آنها ممکن است آنها را به کارآمدتر ترغیب نکند.
به طور کلی انگیزه بالا باعث افزایش راندامان کاری می شود ولی روحیه بالا لزوما افزایش بهره وری را به دنبال ندارد. از نگاه دیگر انگیزه فردی و درونی است که او را به رفتار خاص ترغیب می کند اما روحیه یک مفهوم گروهی است . در یک محیط سازمانی انگیزه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و نبود آن نگرانی اصلی است چرا که میزان انگیزه کارکنان با افزایش یا کاهش بهره وری ارتباط مستقیم دارد. در ضمن از آنجا که انگیزه با عملکرد فرد ارتباط دارد در هر مکانی تاثیرات خود را نشان می دهد.
رابطه روحیه و انگیزه در رفتار سازمانی
کسب و کارها چگونه موفق هستند؟ چه چیزی در هسته نیروی کار کارآمد و مولد نهفته است؟ چگونه اطمینان حاصل کنیم که کار یک کسب و کار به بهترین نحو انجام می شود؟ چرا کارکنان کاری را که از آنها خواسته شده انجام می دهند؟
وجود انگیزه در سازمان می تواند به تمامی این سوالات پاسخ قانع کننده ای بدهد. اهمیت انگیزه در سازمان هارا میتوان به چند دسته طبقه بندی کرد :
- توانمندسازی کارکنان : بدین معنی است که به کارکنان اجازه داده شود که در جهت بدست آوردن دستاوردهای شگفت انگیز نیروهای درونی خود را آزاد کرده و دست به خلاقیت و ایده پردازی نمایند. پژوهش ها و تجارب ثابت کردند که برای درخشش در عرصه اقتصاد و پیشتازی در امور کاری و عقب نماندن از عرصه رقابت تخصصی باید از نیروی انسانی خلاق و باانگیزه بهره مند شد و این نیرو با توجه به تخصص خود بکار گرفته شود تا بتواند انگیزه درونی خود را شکوفا کند.
- ماندگاری و رضایت کارکنان : بحث رضایت و ماندگاری نیروی کار با انگیزه کارکنان ارتباط مستقیم دارد. اگر فردی انگیزه داشته باشد و فرصت توانمندسازی به او داده شده باشد قطعا به ماندگاری او منتهی خواهد شد.
- خلاقیت : مدیران می توانند هر سه مولفه خلاقیت یعنی تخصص، مهارت های تفکر خلاق و انگیزش را تحت تاثیر قرار دهند.اما واقعیت آن است که تاثیر گزاری بر دو مولفه اول بسیار دشوارتر و وقت گیرتر است. انگیزش درونی را می توان حتی با تغییرات جزئی در محیط سازمان به طور قابل ملاحظه ای افزایش داد.
- جلب رضایت مشتری : کارکنانی که انگیزه بالایی دارند ، امور محوله را بهتر انجام میدهند و در نهایت سبب جلب رضایت مندی ارباب رجوع می شوند.
- ایجاد حس برابری : ضرورت احساس عدالت کارکنان در برخورد منصفانه سازمان با آنها ، میتواند بر انگیزه آنها موثر باشد. فرد نسبت به ستاده ها به آورده های خود به سازمان را با فرد دیگری که تصور می کند مشابه اوست ، مقایسه می کند. احساس برابری موجب رضایت و انگیزه شروع میشود و اگر احساس کند که با او عادلانه برخورد نشده است ، تلاش می کند تا دوباره عدالت را برقرار سازد.
حتما بخوانید: چرا انگیزه برای موفقیت مهم است؟
ایجاد روحیه و انگیزه در کارکنان
بر طبق نظریه انتظار ، انگیزه فرد برای انجام یک عمل به انتظارات (احتمالات ذهنی) او در مورد آینده بستگی دارد. این نظریه به نظریه “ارزش – ابزار – انتظار” (VIE) نیز معروف است.
بر اساس این نظریه میزان انگیزه فرد تابعی از سه عامل زیر است :
۱ – انتظار : انتظار فرد از اینکه تلاش او به عملکرد منجر می شود.
۲ – ابزار : انتظار فرد از اینکه عملکرد او به نتیجه (پاداش) می انجامد.
۳ – جذابیت : ارزشمند بودن آن پاداش برای ارضای نیازهای فرد.
کلام آخر
بنابراین انگیزه نوعی مقایسه ادراکی است بین آنچه فرد انتظار کسب آن را دارد و آنچه در واقع به دست می آورد. فرد هنگامی از انگیزه لازم برای انجام یک کار برخوردار خواهد بود که هم احتمال دستیابی به نتیجه مطلوب برایش وجود داشته باشد و هم آن نتیجه به اندازه کافی برایش جذاب یا برانگیزاننده باشد. انگیزه فرد برای انجام فعالیت های بعدی در صورتی تقویت می شود که کوشش فرد به نتیجه ای جذاب و ارزشمند منجر شود.
در نهایت برای کمک به انگیزش کارکنانتان، مطمئن شوید که آنها احساس قدردانی و پشتیبانی میکنند. بازخورد زیادی به آنها بدهید و مطمئن شوید که درک میکنند چگونه میتوانند درون شرکت رشد و پیشرفت داشته باشند. برای جلوگیری از نارضایتی شغلی، میتوانید با ایجاد بهترین شرایطِ ممکن کاری و پرداختهای منصفانه، کاری کنید کارکنانتان احساس کنند که با آنها به درستی رفتار میشود. مطمئن شوید که به گروهتان توجه میکنید و ارتباطات حمایتی با آنان ایجاد کنید.
برای اینکه مشارکت واقعی در شرکتی حاصل شود، نباید وجود انگیزه را نادیده گرفت. ابتدا باید مسائلی را که باعث نارضایتی میشوند، حذف کنید یعنی مزایای پایه که شرکت عرضه میکند تا نیازهای بهداشتی کارکنانش را ارضا کند. سپس باید بر هر فرد و آنچه که از کار با تشکیلات شما میخواهند به دست آورند، تمرکز کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.